سرگذشت تلخ دو بیمار در بیمارستانی مشهور

جدیدترین اخبار و اطلاعات گردشگری و توریست را در این وبلاگ دنبال کنید.

سرگذشت تلخ دو بیمار در بیمارستانی مشهور

سرگذشت تلخ دو بیمار در بیمارستانی مشهور https://majale-rooz.ir/2021/02/سرگذشت-تلخ-دو-بیمار-در-بیمارستانی-مشهو/ مجله روز Fri, 12 Feb 2021 07:36:19 0000 عمومی https://majale-rooz.ir/2021/02/سرگذشت-تلخ-دو-بیمار-در-بیمارستانی-مشهو/ کودک بیمار 68 ساله ای که پس از کاشت بای پس در مغز وی درگذشت و همچنین پسر بیمار دیگری که پس از چند روز سرگردانی در اتاق تاج بیمارستان درگذشت ، داستان تلخ والدینش را تعریف کرد. . مسعود گفت: “در اواسط سال گذشته ، به دلیل اختلال در راه رفتن و حافظه ، …

کودک بیمار 68 ساله ای که پس از کاشت بای پس در مغز وی درگذشت و همچنین پسر بیمار دیگری که پس از چند روز سرگردانی در اتاق تاج بیمارستان درگذشت ، داستان تلخ والدینش را تعریف کرد. .

مسعود گفت: “در اواسط سال گذشته ، به دلیل اختلال در راه رفتن و حافظه ، پدرم را نزد پزشک متخصص بردم که پس از معاینه و انجام آزمایش های مختلف فنی ، نیاز به جراح مغز و اعصاب برای کاشت مغز شنا را اعلام کرد.” او به مجله روز گفت. به همین دلیل پدرم را به یکی از بیمارستان های معروف تهران و یکی از جراحان بیمارستان رساندم تا این کار را با نامه پزشک متخصص انجام دهد.

و ادامه می دهد: “در سپتامبر سال گذشته ، ضربه مغزی انجام شد و پنج روز بعد پدرم از بیمارستان مرخص شد ، اما چند روز بعد ، با بازگشت علائم قبلی و حتی شدیدتر ، با شماره ارائه شده توسط تماس گرفتیم. جراح اورژانس و منشی ما ، متخصص ما دکتر را وارد کار کرد. جراح گفت که این مهم نیست و کاملاً طبیعی است. سپس او گفت همان حالت را حفظ کن تا چند روز دیگر بررسی کنیم ، یعنی زمان اولین معاینه

مسعود می گوید: روز امتحان ، وقتی پدرم را به بیمارستان بردیم ، با واقعیت تلخی روبرو شدیم. جراح گفت: متأسفانه مشکلی پیش آمد و ما باید سریعاً از شنت خلاص شویم. سپس ، در تماس با دستیار خود ، وی گفت: “بیماری که با او کار می کنید ، باید ارجاع دهید زیرا من به خارج از کشور می روم و نمی توانم حضور داشته باشم.” وی سپس بابت این مشکل عذرخواهی کرد و خواستار راه حلی شد.

وی ادامه می دهد: “وقتی از ما س askedال کردیم ، مشخص شد که ارجاع در نظر گرفته شده برای این عمل از نوع دیگری است که جراح در نسخه تجویز کرده و به جای مراجعه مغزی ، آن را تهیه کرده و یک شنت کمر قرار داده است”

وی افزود: “در این فرآیند ، پیمانکار تأمین ، مسئول اتاق عمل که مراجعه کننده را تحویل داده و جراح مقصر بود ،” ما شوکه شدیم ، دقیقاً نمی دانستیم چه کاری می توانیم انجام دهیم. ” دکتر گفت که آنها مجبور شدند دو عمل جراحی دیگر برای حذف سریع مشتق اشتباه انجام دهند و در طی یک ماه ، مشتق دیگری مطابق با نسخه اول که برای بیمار مناسب بود وارد شد.

مسعود ادامه می دهد: ما واقعاً چاره ای جز پذیرش دستور پزشک نداشتیم زیرا هیچ جراح دیگری به دلیل شرایط حاضر به پذیرش و اصلاح کار جراح قبلی نبود. سرانجام ، پدرم برای بار دوم زیر تیغ رفت و شانت بیرون آمد و یک ماه بعد ، برای عمل سوم مطابق همان نسخه ، شنت صحیح تهیه و دوباره کاشته شد. اما از عمل دوم ، پدر من اندام و اندام بیشتری داشت ، یکی پس از دیگری از کار می افتاد و سرانجام بر اثر نارسایی ریه به دلیل ایست تنفسی به دلیل فشار مغزی بالا (در گزارش کالبد شکافی) درگذشت.

وی همچنین درباره اقدامات خود پس از این حادثه می گوید: “با توجه به اینکه همان پزشک صریحاً خطای اجرای مراجعه را پذیرفته بود ، ما شکایتی را در همان بیمارستان شکایت کردیم که در پاسخ به آن معاون بیمارستان از وی عذرخواهی کرد و گفت بیمارستان هیچ هزینه ای برای خطا پرداخت نکرده است. “او در عمل دوم یا سوم هزینه ای از شما یا بیمه تکمیلی شما دریافت نخواهد کرد و ما فقط هزینه بیمه را شامل خواهیم شد. تأمین اجتماعی برای دو عمل اضافی. از آنجا که بیمارستان تحقیقات بیشتری انجام نداد ، ما برای جرائم پزشکی به دادگاه رفتیم و از سهل انگاری عوامل دخیل در این حادثه ، از شرکتی که تجهیزات پزشکی را به همان پزشک ارائه داد ، شکایت کردیم.

مسعود که بیش از یک سال پس از مرگ پدرش همچنان در حال پیگیری پرونده است و با استناد به نظر کارشناسان کمیسیون سه جانبه گفت: “کمیسیون در مجموع 14٪ را مقصر دو عامل این امر دانست و وقتی ما با این نظریه مخالفت کردیم ، کمیسیون پنج نفره به همان میزان گناه اعتراف نکرد و عوامل درگیر را کاملاً سهل انگاری اعلام کرد.

وی گفت ، “من در جلسه كمیته هفت نفره س aالی را مطرح كردم و توضیحات لازم را ارائه دادم.” او اکنون به نظریه كمیته اعتراض كرده و منتظر برگزاری جلسه است ، اما هنوز كسی به این س answeredالات پاسخ نداده است. س Myال من این بود: آیا همین پزشکان راضی هستند که عزیزشان تحت عمل جراحی کادر پزشکی ، سه بار ، دو بار تحت عمل جراحی بزرگی مانند جراحی مغز قرار گرفته باشد؟ آیا چنین کثرت اقدامات اضافی برای یک فرد 68 ساله یا افراد دیگر قابل تحمل است؟

“برای من و خانواده ام ، تنها چیزی که اهمیت داشت زندگی پدر من بود که از دست رفت ، و حتی اگر همه عاملان آن محکوم شوند ، پدر من زنده نمی شود ، اما در حال حاضر تنها انگیزه من برای پیگیری این پرونده این است که برخی اشتباهات جبران ناپذیر نباید به خطر بیفتد و کسانی که با سلامت مردم سر و کار دارند باید بدانند که آنها مسئولیت بزرگی دارند.

و او اضافه می کند: “از طرف دیگر ، مردم باید توجه داشته باشند که اعتبار بیمارستان تضمین کننده زندگی عزیزان آنها نیست و جواب قطعی که آنها به اعتراض خانواده بیمار می دهند این است:” برو به جایی که می خواهی شکایت کنی ، “زیرا آنها کسانی را می شناسند که باید درباره کارشان در دادگستری اظهارنظر کنند: دبیرستان ها کلاس خودشان و همکارانشان هستند و این نوعی حمایت از آنها را ایجاد می کند.

یادداشت های مسعود در پایان: در این روزها که مدافعان بهداشت جان خود را داده اند و واقعاً خود را برای نجات مردم فدا کرده اند ، دور از انصاف است که برخی پزشکان با سهل انگاری و بی مسئولیتی و چهره پزشکان و عوامل خود ، تمام تلاش های همکاران کادر پزشکی خود را تحت الشعاع قرار دهند. سلامت کشور را تحریف کنید. ما فقط منتظر نظر مقام قضایی هستیم تا ببینیم آیا واقعاً عدالت اجرا می شود یا به دلیل اینکه پزشک شاکی است و همکارانش باید در مورد آن اظهارنظر کنند ، این پرونده همراه با سایر موارد ناموفق قصور پزشکی است.

اما “وحید” تجربه دیگری را از همان بیمارستان روایت می کند. داستان تلخ پدری که فوت کرد و آنها نمی دانستند که او تاج دارد یا نه: بیش از 6 ماه پیش ، پدرم را برای حالت تهوع و دستور اورژانسی به بیمارستان منتقل کردیم. ابتدا اسکن ریه انجام شد و آنها گفتند که او تاج ندارد اما مشکل گوارشی دارد.

ادامه دارد: در بخش بعد از جراحی ، آنها اعلام کردند که باید آندوسکوپی یا کولونوسکوپی انجام شود. روز پنجم یا ششم بعد از کل آزمایش ، او به دستگاه گوارش منتقل شد و علی رغم شدت ضعف جسمی ، تحت آندوسکوپی قرار گرفت و به او گفته شد که هیچ مشکلی در هضم غذا ندارد.

وحید می افزاید: در همان شب ، یک پزشک متخصص آمد و گفت که علائم بیمار بسیار شبیه عروق بیماری کرونا است و او باید در بخش عروق بیماری کرونا بستری شود. گفتم که اسکن ریه های او مشکلی نشان نمی دهد و اکسیژن خون او خوب است. شما در آزمون PCR هم شرکت نکرده اید. چگونه با اطمینان گفته می شود که تاج دارد؟ وی بدون پاسخ دادن به این س questionsال ها گفت که قطعاً یک تاج است و باید به قسمت تاج منتقل شود.

وی گفت: “پدر من را به اتاق تاج بردند و ما اجازه نداشتیم با او بمانیم.” “شب بعد ما شروع به جستجوی دارو برای Crown کردیم.” آنها آزمایش PCR را انجام دادند و دو روز بعد تماس گرفتند و گفتند پدرت فوت کرده است. پاسخ PCR همان روز درگذشت وی بود که منفی بود.

وحید می گوید: وقتی من و برادرم رفتیم تا جسد پدرم را در سردخانه بیمارستان تحویل بگیریم ، شخصی که آنجا بود ماسک یا تجهیزات خاصی نداشت. او به من گفت كه به او كمك كنم تا بدن را بگيرد. من تعجب کردم زیرا اگر پدر من واقعا تاج داشت ، چرا باید به راحتی به او و بیمار گفته شود که به حرکت بدن کمک کنند؟ چرا مدیر هیچ نقابی نپوشیده است؟ آیا تاج سریع حرکت نمی کند؟ با این حال ، اگر پدر من تاج داشت ، چرا طبق پروتکل به خاک سپرده نشد؟

وی همچنین به پیگیری ها و اعتراض های خود اشاره کرد: ما پرونده را به هر پزشکی نشان دادیم و وی گفت: “ریه های بیمار می تواند سالم باشد ، اکسیژن آنها در خون 95٪ است ، آزمایش PCR منفی است ، اما آیا شما عروق بیماری کرونا؟ ” از طرف دیگر ، من و خانواده ام دائماً در کنار پدرم بودیم. پس چرا هیچ یک از ما آلوده نشدیم؟ ما واقعاً نمی دانستیم پدرم تاج دارد یا نه. اگر به بیماری عروق بیماری کرونا مبتلا هستید ، چرا از روز اول وارد مرحله درمان تاج نشده اید؟ اگر تاج نداشت ، چرا او را بردند و برای تاج دارو به او دادند؟ من از دارو چیزی نمی دانم ، اما از کجا می دانم که داروها قلب آنها را متوقف نکرده اند و هزار س questionsال دیگر که تقریباً هفت ماه است در خانواده و خانواده ام وجود دارد.

وحید همچنین می گوید كه از بیمارستان و پزشك شكایت كنید: همان پزشكانی كه پس از مرگ پدرم با آنها مشورت كردم گفتند كه این شكایت بی فایده است. آنها حق داشتند ، زیرا پدر من که دیگر زندگی نمی کرد و به دادگاه مراجعه می کرد ، سلامتی سایر اعضای خانواده من را در این حالت بیماری کرونا به خطر انداخت.

البته ، او تلاش بیشتر پزشکان و کادر پزشکی را انکار نمی کند ، اما می گوید: “تصور کنید چه اتفاقی می افتد که این اتفاق در این بیمارستان معروف و مجهز در پایتخت ، در مکان های دیگر که امکانات بسیار کمتری دارند ، رخ دهد. بنابراین درگیر می شود. “فاجعه بر بیمار و خانواده اش تأثیر می گذارد. به همین دلیل است که همیشه گفته می شود خدا کسی را در بیمارستان نگه نمی دارد. نه به دلیل بیماری و درد ، بلکه به دلیل این واقعیت های تلخ است که هرگز جبران نخواهد شد.

به گزارش مجله روز ، کلیه اسناد مربوط به شکایات وارده در این دو گفتگو موجود است و می تواند به وزارت بهداشت ، سازمان تأمین اجتماعی و سایر مراجع ذیربط ارائه شود.

انتهای پیام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.